۳۰ فروردین، سالروز عملیات کربلای ۱۰ ماووت
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۶۷۵۱۸
به گزارش سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما، عملیات گسترده کربلای ۱۰ در ۳۰ فروردین سال ۶۶ در جبهه شمالی ماووت و با رمز یا صاحب الزمان (عج) آغاز شد و آزادسازی ۲۵۰ کیلومتر از خاک عراق و ارتفاعات نزدیک شهر ماووت از دستاوردهای عملیات کربلای ۱۰ بود.
حضور نسبتا گسترده کردهای معارض عراقی در این مناطق سبب شد تا در مرحله نخست گشایش جبهه تازه در غرب کشور، تلاشها عمدتا به اتصال عقبه مناطق آزاد شده به ایران و بازشدن عقبه نیروهای معارض معطوف شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
منطقه عمومی این عملیات در محور بانه - سردشت از شمال به رودخانه مرزی «گلاس»، از جنوب به رودخانه «آوسیویل»، از شرق به «سورکوه» و از غرب به ارتفاعات «گردهرش» و سپس ارتفاعات عمومی «آسوس» منتهی میشد. این منطقه دارای عوارض حساس و ارتفاعات نسبتاً بلند و صعبالعبور است.
تردد در این مناطق به خاطر نبود راه بسیار دشوار مینمود، اما به دلیل وجود درختان مرتفع در پایین ارتفاعات، وضع برای اختفای نیروهای عمل کننده و حتی تحرک و جابجاییآنها در روز، کاملاً مناسب تشخیص داده شد. استعداد نیرو و گسترش دشمن در این منطقه تا قبل از عملیات والفجر۹ که در پاییز سال۱۳۶۴ توسط نیروی زمینی سپاه صورت گرفته بود قابل توجه نبود، اما پس از آن و به ویژه پس از دو عملیات فتح یک و ۲ دشمن مجدداً حساس شد و تلاشهای نسبتاً وسیعی را بهمنظور تصرف مناطق تحت تسلط کردها و مسدود کردن معابر وصولی به عمق خاک عراق انجام داد، چنان که تیپهای کماندویی سپاه هفتم و سوم و چند تیپ و گردان مستقل دیگر با نظارت شخص صدام طی ۱۰۰ روز، بسیاری از ارتفاعات را به تصرف درآوردند.
تحرکات دشمن بعد از عملیات فتح یک بر پایه این تحلیل انجام میگرفت که در صورت عدم مقابله جدی، قوای نظامی ایران با تقویت نیرو به سمت «ازمر» و سپس «سلیمانیه» پیشروی خواهند کرد، اما با وجود همه تلاشهای دشمن، سرانجام در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۳۶۶ عملیات کربلای۱۰ با رمز «یا صاحبالزمان (عج) ادرکنی» توسط نیروی زمینی سپاه در منطقهای به وسعت ۲۵۰ کیلومترمربع آغاز شد. این عملیات که نخستین عملیات گسترده در غرب کشور پس از انتقال میدان اصلی جنگ از جنوب به شمال بود، هماهنگ با تک نیروهای منظم در جبهه ماووت و عملیات نامنظم قرارگاه رمضان و اتحادیه میهنی کردستان عراق در شمال سلیمانیه انجام گرفت.
طی این حمله، آزادسازی ۵۰ روستای منطقه، ارتفاعات «سرلگو»، «بردهوش»، «قشن»، «اسبیدار»، «کلان» و چند ارتفاع دیگر میسر شد. همچنین ۲۰ کیلومتر از جاده ماووت- سلیمانیه تحت کنترل رزمندگان ایرانی درآمد. تجهیزات منهدم شده دشمن شامل یک فروند بالگرد، دهها دستگاه تانک و نفربر، چندین قبضه خمپارهانداز، مقداری سلاح سبک و نیمه سنگین بود. ۱۳ گردان و تیپ مستقل دشمن آسیب دید و تعداد کشته و زخمیها و اسرای دشمن به ۴۲۳۵ نفر رسید. در این عملیات ۸ دستگاه تانک و نفربر، چندین دستگاه خودرو و مقداری سلاح و مهمات به غنیمت رزمندگان اسلام درآمد.
گشودن جبهه جدید در غرب
آغاز مرحله جدید جنگ در غرب کشور با عملیات کربلای ۱۰ و فتح ۵ توسط نیروی زمینی سپاه صورت گرفت، اگرچه این گونه عملیات به منزله سرآغاز تحقق استراتژی عملیاتی جدید ایران بود، لیکن دو عملیات یاد شده درعین حال از عوامل دیگری نیز تأثیر پذیرفته بود.
در خرداد سال ۶۴، پس از عملیات بدر، وضع حاکم بر جنگ منتهی به پیدایش این نظریه شد که با یک عملیات منظم بزرگ، هرگز عراق از پا در نخواهد آمد، لذا بر این مساله تأکید شد که با انجام دو عملیات به طور همزمان، میتوان با تجزیه قوای دشمن، وضع جدیدی را به وجود آورد؛ لیکن فقدان امکانات و نیروی مورد نیاز مانع از اجرای آن بود. در نتیجه چنین تدبیر شد که سپاهپاسداران یک عملیات منظم و یک عملیات بزرگ نامنظم را به طور همزمان طرحریزی و اجرا کند. برپایه همین تدبیر، سپاه اقدام به تشکیل قرارگاه رمضان و گسترش ارتباط با معارضین کرد عراقی و سازماندهی و تجهیز آنها کرد.
علاوه براین، طی مباحثی که در این مرحله صورت گرفت، برپایه تجارب حاصله در عملیات خیبر و بدر و با توجه به احتمال عدم موفقیت در عملیات واحد و از دست رفتن نتایج حاصل از زحمات یکساله سپاه، همراه با امکانات و زمان، چنین پیشبینی شد که حداقل دو عملیات همزمان طرحریزی شود تا در صورت ناکامی در یک عملیات یا بسته شدن راهکارها، امکانات و نیرو در منطقه دیگر به کارگرفته شود. به همین دلیل در سال ۶۵ چند عملیات طرحریزی شد که عملیات کربلای ۱۰ و فتح ۵ از جمله آنها بود. به عبارت دیگر، عوامل مؤثر در گشایش جبهه جدید در منطقه غرب کشور که منجر به اجرای چندین عملیات شد و اولین آن کربلای ۱۰ و فتح ۵ نام گرفت، عبارت بود از:
۱- ضرورت تداوم جنگ و ممانعت از ایجاد رکود در آن
۲- حفظ ابتکار عمل در برابر دشمن
۳- گشودن جبهه جدید برای دشمن در منطقه غرب کشور و تجزیه قوای آن
۴- کاهش حساسیت دشمن نسبت به منطقه جنوب
۵- گرفتن فرصت لازم از دشمن برای یافتن راهکارهای جدید در جبهههای جنوب.
علاوه بر آنکه اجرای عملیات در منطقه غرب کشور، انهدام برخی تأسیسات نظامی و اقتصادی دشمن را در پی داشت و حضور گسترده در این منطقه، نگرانی ناشی از فعالیتهای ضدانقلاب را در منطقه کاهش داده و منجر به تأمین منطقه هم میشد.
موقعیت منطقه
منطقه عمومی عملیات کربلای ۱۰ در محور بانه – سردشت، از شمال به رودخانه مرزی گلاس، از جنوب به رودخانه آوسیویل، از شرق به سورکوه و از غرب به ارتفاعات گردهرش و سپس ارتفاعات عمومی آسوس منتهی میشد.
منطقه عملیاتی دارای عوارض حساس و ارتفاعات نسبتاً بلند و صعبالعبور بود که به خاطر فقدان جاده، تردد در این مناطق بسیار دشوار به نظر میرسید. بلندترین کوه منطقه «گارو» نام دارد که به همه عارضهها و مناطق اطراف دید و اشراف دارد. همچنین، علاوه بر روستاها و شهرکهای متعددی که در سطح منطقه وجود دارد، رودخانههای مذبور در منطقه جریان دارند. به دلیل وجود درختان مرتفع در دامنه ارتفاعات، وضع برای اختفای نیروهای پیاده و حتی تحرک و جابجایی آنها در روز کاملاً مناسب بود.
این محورها با عنوان تلاش پشتیبانی و فریب در طرح مانور گنجانده شده بودند. اساسیترین و ظریفترین بُعد طرحریزی مانور، هماهنگی نیروهای نامنظم قرارگاه رمضان و اتحادیه میهنی از محور گوجار در غرب رودخانه قلعه چولان با نیروهای منظم از محور ماووت بود. با این تدبیر ـ که از جانب فرمانده سپاه، نوعی ابتکار جدید در جنگ عنوان شد ـ نیروهای قرارگاه رمضان و اتحادیه میهنی باید از داخل خاک عراق (از پشت) و یگانهای منظم هم از خاک ایران عمل کرده و پس از الحاق با یکدیگر، منطقه مورد نظر را تصرف میکردند.
در مباحث مربوط به مانور، چهار موضوع بیش از همه مورد توجه بود:
۱- عبور از رودخانه قلعه چولان و الحاق محور منظم و محور نامنظم؛
۲- احداث جاده تا ارتفاع گلان و اتصال آن به جاده ماووت؛
۳- پشتیبانی و لجستیک یگانها؛
۴- آمدن یگانهای مرحله دوم برای ادامه عملیات.
در مجموع، چهار قرارگاه نجف، حمزه، بدر و رمضان برای عملیات در نظر گرفته شدند.
قرارگاه نجف در محور ماووت، قرارگاه حمزه در شمال رودخانه گلاس، روی تپههای چنکاوی، قرارگاه بدر در محور بسن روی ارتفاعات کله گاوی، نم نم و در صورت امکان ارتفاع رُت و قرارگاه رمضان، در غرب رودخانه قلعه چولان روی ارتفاعات گوجار، قمیش، الاغلو، دولبشک وارد عمل میشدند. سازمان رزم سپاه برای انجام این عملیات، شامل هشت تیپ و شش لشکر بود. لشکر ۹ بدر متشکل از (مجاهدین عراقی) نیز در احتیاط عملیات قرار داشت. افزون بر این، عملیات در دو مرحله انجام میشد.
هوشیاری دشمن در آستانه عملیات
میزان هوشیاری دشمن از جمله مسائلی بود که از ابتدا مورد توجه قرار داشت. در آغاز تصور میشد که بهدلیل درگیر بودن دشمن در منطقه جنوب و حضور یگانهای سبک سپاه در منطقه و عدم پیشبینی دشمن مبنی بر عبور نیروهای خودی از رودخانه گلاس، دشمن غافلگیر شده است؛ اما با تشدید اقدامات مهندسی به ویژه تلاش برای احداث جاده از گلان به کنار زلی و نیز نصب لولههای پل، دشمن اقداماتی انجام داد که نشانه هوشیاریش بود از جمله:
۱-پرتاب گلولههای منوّر
۲- تقویت منطقه توسط یک الی دو گردان
۳- انتقال چند قبضه توپ به منطقه
۴- انتقال تانک روی ارتفاع گردهرش و تقویت این منطقه
همچنین اجرای آتش روی پل زلی و اطراف روستای زلی به منظور مسدودکردن جاده از جمله مسائلی بود که نشان میداد دشمن نسبت به جهت اصلی عملیات و برخی از محورها هوشیار شده است.
شرح عملیات
زمان حمله به دشمن در محورهای مختلف یکسان نبود، با آنکه ساعت ۲ نیمه شب برای آغاز عملیات معین شده بود، اما از ساعت ۳۰ دقیقه نیمه شب در محور بسن، ساعت ۱:۳۰دقیقه بامداد در محور قرارگاه نجف و با اندکی تفاوت در محورهای دیگر، عملیات شروع شد و تا ساعت ۲ بامداد نیروها در تمام محورها ـ به جز محور چنکاوی (که به علت مسدود بودن گردنه بر اثر برف سنگین، یگان عمل کننده نتوانست پایکار برسد) ـ به مواضع دشمن حمله کردند. قرارگاه رمضان نیز توانست روی ارتفاعات گوجار و الاغلو مستقر شده و موضعی را که دشمن در آنجا حضور جدی نداشت، تصرف کند.
بعد از ظهر روز اول، نیروهای عراقی با اجرای پاتک و پشتیبانی، آتش، ارتفاع گلان را بازپس گرفتند، اما پس از ساعتی عقب زده شدند.
در ادامه عملیات به تدریج در محور بسن، ژاژیله، چنکاوی و محور قرارگاه رمضان، اقدامات تکمیلی صورت گرفت. مشکل اصلی، نبود جاده برای توسعه عملیات، ورود یگانهای مرحله دوم و پشتیبانی از نیروهای در خط بود. در این میان، جاده اهمیت بسیاری داشت. از این رو، تلاش زیادی برای احداث جاده به عمل آمد.
در محورهای گلان، ژاژیله، چنکاوی و بسن، مواضع تصرف شده میان رزمندگان اسلام و نیروهای دشمن دست به دست میشد. به ویژه، ارتفاع گلان چند بار به دست نیروهای خودی و دشمن افتاد. این محورها هر کدام رویکرد خاصی را برای آینده در منطقه عملیاتی نشان میدادند که برای دشمن حساسیت برانگیز بود.
محور چنکاوی و ژاژیله نشاندهنده فلش الحاق با قرارگاه رمضان بود و از طرف دیگر، ژاژیله و گلان مقدمه تصرف شهر ماووت به شمار میرفتند. محور بسن نیز حرکت به سمت چوارتا را نشان میداد.
در مرحله دوم عملیات، دو اقدام اساسی مدنظر قرار گرفت، اول: تکمیل ارتفاع گلان و پیشروی روی ارتفاع قشن. دوم: برقراری الحاق کامل با قرارگاه رمضان. برای این منظور، یگانهای مرحله دوم وارد عمل شده و موفق شدند با تکمیل ارتفاع گلان، بر روی ارتفاع قشن نیز پیشروی کنند، اما به دلیل کمبود نیرو و ضعف پشتیبانی، ادامه عملیات میسر نشد و پس از ۱۰ روز، با تصرف اهداف مرحله اول، عملیات به پایان رسید.
بازتاب عملیات کربلای ۱۰
اجرای عملیات در منطقه غرب کشور و همزمانی آن با عملیات فتح ۵ از جمله مسائلی بود که مورد توجه خبرگزاریها قرارگرفت. چنانکه فرستاده ویژه خبرگزاری فرانسه پس از بازدید از ارتفاعات ماووت در خاک عراق، طی گزارشی بهنقل از تحلیلگران گفت: «عملیات مزبور برای ایران این هدف را در پیدارد که رقیب را در لحظهای که عملیات بسیار مهمتری در جنوب جریان دارد، در شمال سرگرم کند».
هفتهنامه جینز دیفنس با توجه به گزارشهای منتشره از سوی عراق مبنی بر خنثیسازی تهاجمات ایران مینویسد: «بهرغم ادعاهای عراق مبنی بر خنثی کردن این عملیات (کربلای ۱۰) به نظر میرسد که ایران توانسته است در شمال شرقی عراق در آخرین عملیات رزمی خود به موفقیت برسد و تا سی و چهار کیلومتر در داخل عمق خاک عراق پیشروی کند».
تجزیه و تحلیل روزنامه ژاپنی کیزایب از عملیات کربلای ۱۰ نیز قابل توجه است:
«این حملات نشانه عزم ایران برای ادامه جنگ بوده و تلاشهایی که گفته میشود بهمنظور خاتمهدادن به این جنگ انجامگرفته، بیثمر است.»
آقای هاشمی رفسنجانی، فرمانده عالی جنگ و رئیس وقت مجلس در تشریح عملیات و اهداف جمهوریاسلامی از این عملیات اظهار داشت: «در آینده خواهیم دید همانند نقشی که “فاو”، در جنوب به عنوان دروازه ورودی به نقاط دیگر ایفا میکند، این منطقه چنین وضعی را در شمال جبهه در کردستان خواهد داشت.» اظهارات آقای هاشمی بیانگر اهمیت عملیات و همچنین اهداف ایران در منطقه شمال غرب بود که سپاهپاسداران بعدها در سلسله عملیاتهایی از ماووت تا والفجر ۱۰، به اجرای آن پرداخت. در عملیات آفندی کربلای ۱۰، هر چند الحاق بین دو قرارگاه صورت نگرفت، ولی گستردگی عملیات نشان داد که در این منطقه هم میتوان اهداف قابل توجه را تصرف کرد. عملیات کربلای ۱۰ نتایج مطلوبی داشت، به طوری که ۲۵۰ کیلومتر از خاک عراق و ارتفاعات نزدیک شهر ماووت آزاد شد. همچنین ۲۱۰ اسیر، ۵۰۰، ۱مجروح و یکهزار کشته از نیروی انسانی رژیم عراق در این عملیات گزارش شده است.
در این عملیات، ۱۰ دستگاه تانک و نفربر و یک فروند بالگرد و ۵ عراده توپ عراقی منهدم شد.
حسن شفیع زاده از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، حسین بصیر جانشین فرمانده لشکر ۲۵ کربلا، ۴۳ ساله، عبدالعلی عامری، مسئول بهداری لشکر ۳۳ المهدی (عج)، ۲۵ ساله، موسیالرضا خراسانی، فرمانده گردان مهمات لشکر ۲۵ کربلا، ۲۴ ساله، صفر احمدی ۲۶ ساله، سیدعلیاکبر شجاعیان ۲۷ ساله، براتعلی رضایی که در هرات افغانستان متولد شد و با اندیشه مبارزه با کفر منطقه و مرز ندارد قصد عزیمت به جبهههای نبرد کرد و در ۲۷ سالگی به شهادت رسید، خدامراد سلیمانی ۱۸ ساله، اسحاق جاسعی ۱۸ ساله، حسین عباسی۲۱ ساله، اسماعیلجان احمدی گلی فرمانده گروهان گردان امام حسین (ع)، محمدرضا رفیعیان اصفهانی ۲۴ ساله، مسئول تبلیغات گردان یا زهرا (س) از لشکر امام حسین (ع)، رضا کاووسیفر ۲۵ ساله، یدالله بهرامیان، ۲۲ ساله، محمد محمودیان، ۳۷ ساله و محمدحسن رضایی، ۲۳ ساله، شهدایی هستند که روح بیقرارشان مجال پرواز به سوی ملکوت را تجربه کرد و منطقه ماووت با خونشان آراسته شد.
منبع: موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
منبع: خبرگزاری صدا و سیما
کلیدواژه: جنگ تحمیلی کربلای 10 منطقه غرب کشور عملیات کربلای ۱۰ قرارگاه رمضان روی ارتفاع یک عملیات صورت گرفت مرحله دوم دو عملیات طرح ریزی خاک عراق تلاش ها یگان ها نیرو ها محور ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۶۷۵۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جزئیات طرح آمریکایی - اسرائیلی برای مدیریت محاصره نوار غزه
در حالی که حملات مستمر رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه ماههاست ادامه دارد و ظاهرا آمریکا تلاش میکند این حملات را متوقف کند، اما در عمل پیرو کابینه رژیم صهیونیستی است و هر دو در یک مسیر گام برمیدارند.
به گزارش ایسنا، روزنامه لبنانی «الاخبار» در گزارشی آورده است، رژیم صهیونیستی از هفتم اکتبر به جنگ مرگبار خود علیه مردم غزه ادامه میدهد و به نظر نمیرسد جنگ به این زودیها پایان یابد. از این روی، دشمن برای مرحله بعدی هیچ برنامه عملی به جز نهادینه کردن اشغالگری و تحمیل این واقعیت که غزه دیگر مکان مناسبی برای زندگی نیست و نیز بهرهبرداری از هر فرصتی برای اخراج مردم، حال به صورت داوطلبانه یا به زور، از این باریکه ندارد.
از طرفی هم خشم ملتها که به شیوههای مختلف ابراز شد توسط دولتهای غربی به یک اقدام سیاسی منجر نشد و آمریکا هم از همان روز اول، تنها کاری که کرد بهبود وجهه جنایتکار و حامیانش از نقطهنظر انسانی بود و صرفا در خدمت ایدئولوژی رژیم صهیونیستی بود و نه برعکس.
از این منظر، هدف واقعی دشمن از آنچه در تمام اسناد مذاکرات آتشبس غزه ارائه میکند، آزادی اسرای صهیونیستی و بعد بازگشت مجدد به جنگ نسلکشی است، چیزی که آمریکاییها با آن مخالفت نمیکنند؛ حال اظهاراتشان هر چه که باشد.
امروز موضوع جدید تنها تدارک ارتش رژیم صهیونیستی برای حمله زمینی به رفح نیست، بلکه اقدامات دائمی است که سراسر نوار غزه را به مناطقی تقسیم میکند و هدف دشمن این است که اولا بخش بیشتری از مناطق باریکه را غیرقابل سکونت کند و در نهایت مانع از بازگشت مردم به این مناطق شود و ثانیا یک منطقه نظامی در مرکز غزه بسازد و شمال و جنوب آن را از هم جدا کند و تنها راه اتصال، نقاط عبوری باشد که توسط ارتش رژیم صهیونیستی کنترل میشود.
علاوه بر تلاش میدانی دشمن، دولت «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا تصمیم گرفته پیرو کابینه رژیم صهیونیستی باشد. واشنگتن بر این عقیده است که حل و فصل جنگ غزه تنها با «نابودی» مقاومت غزه و ممانعت از هرگونه نقش آن در آینده یا در اداره سیاسی یا مدنی فلسطین امکانپذیر است. دولت آمریکا میخواهد در ماههای باقی مانده از دوره ریاست جمهوری بایدن یک کمپین انتخابات جهانی راهاندازی کند و بایدن را بهعنوان «رهبر جهانی بشردوستانه» معرفی کند که به اصطلاح دنبال کمک به مردم غزه است تا آنها را از شر اشغالگر خلاص کند و مانع از سیطره مقاومت بر آینده این مردم شود.
بر این اساس، بایدن تصمیم گرفت ارتش آمریکا با همکاری آژانس توسعه این کشور، مدیریت عملیات کریدور دریایی بشردوستانه را بر عهده بگیرد و با ساز و کارهایی که توسط ارتش آمریکا تدوین و نظارت میشود و توسط ارتش رژیم صهیونیستی در ساحل کنترل میشود، کمکها از طریق این کریدور دریایی از قبرس به غزه منتقل شود، البته مشروط بر اینکه یک شریک غربی نیز در این کار داشته باشد و به همین دلیل در حال گفتوگو با طرف انگلیسی است.
دولت آمریکا برای انجام این تصمیم، ماه گذشته تماسهایی برقرار کرد و فشارهایی را اعمال کرد و به گامهای عملی رسید؛
اول: ابلاغ به قبرس مبنی بر اینکه طرح «آلماتیا» که دولت قبرس در پنج ماه گذشته روی تهیه آن کار کرده است، با یک عملیات بشردوستانه تحت نظارت آمریکا جایگزین شده است و آنچه از طرح قبرس باقیمانده استفاده از بندر «لارنکا» به عنوان مرکز راهاندازی و جمعآوری کمکها و حفظ «صندوق آلماتیا» برای حمایت از کریدور بحری و تأمین مالی آن از آمریکا، اروپا، امارات، قطر و کویت است.
دوم: واگذاری آمادهسازی مراحل عملی پروژه به فرماندهی مرکزی ارتش ایالات متحده، وزارت دفاع این کشور با همکاری آژانس توسعه ایالات متحده (USAID).
سوم: توافق با سازمان جهانی غذا (WFP) برای مشارکت در توزیع کمکها در نوار غزه، بدون همکاری آژانس امداد و کار سازمان ملل برای آوارگان فلسطینی (آنروا). به نظر میرسد که توافق یکپارچهای بین واشنگتن و قدرت اشغالگر برای تکمیل حذف این آژانس و ممانعت از فعالیت آن وجود دارد، حتی اگر از طرفهای دیگری غیر از ایالات متحده بودجه دریافت کند.
تدارکات دشمن در زمین
در همین حال، دشمن در چندین سطح از جمله در بُعد میدانی شروع به کار کرده و یک موقعیت میدانی در ساحل غزه در مقابل منطقه مرکزی ساخت که از طریق آن، جاده اتصال بین خیابانهای ساحلی «الرشید» و «الشرقی» (صلاحالدین) میگذرد و به منطقه «نتزاریم» معروف است، جایی که شهرک معروف اسرائیلیها بوده است. دشمن با تعریض جاده بین غرب و شرق به عرض بیش از ۶۰ متر و ایجاد فونداسیونهای بتنی در دو طرف جاده، طرح یکپارچهای را تهیه کرده است که از حدود دو ماه پیش کار روی آن را آغاز کرده و هدفش این است که دو دیوار در ضلع جنوبی و شمالی بسازد تا دید را از دو طرف مسدود کند و تمامی شکافها را که افراد میتوانند با استفاده از آنها به دور از ایستهای بازرسی تردد کنند، ببندد.
از سوی دیگر، واحدهای مهندسی با مشارکت نیروی اطلاعاتی در حال آمادهسازی زیرساختها برای ایجاد ایستهای بازرسی برای افراد عابر براساس همان مکانیسم کاری موجود در کرانه باختری و ورودیهای اراضی ۴۸ هستند؛ به این شکل که یک گذرگاه انفرادی ایجاد شود که از هر دو طرف با آهن بسته میشود و به اندازهای باریک است که اجازه عبور بیش از یک نفر را نمیدهد، سپس افراد عابر از دروازههای آهنی عبور میکنند که به آنها اجازه بازگشت از همان نقطه را نمیدهد، تا به این طریق، افراد عابر از طریق تجهیزات دیجیتال عظیم مرتبط با برنامههای ویژه که حاوی دادههای فلسطینیها هستند، توسط سیستم شناسایی دیجیتالی شناسایی شوند، تصویر چهره و اثر انگشت آنها ثبت شود و یک تصویری جامع از قد، وزن و علائم متمایز آنها به دست آید.
در عین حال، دشمن در چارچوب طرح ممانعت از حضور ساکنان، در حال تکمیل عملیات تراز کردن گسترده در اکثر محلههای شرقی در مناطق شمالی و مرکزی تا جنوب غزه است، مناطقی که تهدیدی برای شهرکهای صهیونیستی در غلاف غزه هستند. رژیم صهیونیستی همچنین در حال تراز کردن مناطق ویران شده در شمال غزه است. حتی هدف از حمله اخیر به مجتمع پزشکی الشفا تنها ضربه زدن به هر ظرفیت غیرنظامی برای اداره مناطق یا اجرای برنامههای کمکرسانی نبود، بلکه هدف ویرانگری محتویات مجتمع به منظور جلوگیری از راهاندازی مجدد سریع آن بود.
کریدور دریایی و طولانی شدن اشغالگری
پس از اینکه قبرس به تاییدیههای اولیه بیش از ۲۰ کشور و عدم اعتراض رسمی نیروهای اشغالگر و غیررسمی حماس تکیه کرد، قبرسیها در مراحل اولیه مذاکرات احساس کردند که طرف اسرائیلی میخواهد این ایده کریدور در چارچوب طرح جامع او باقی بماند، نه اینکه به گذرگاهی دائمی تبدیل شود که به مرور زمان به مرکزی برای تبادلات تجاری و انسانی بین نوار غزه و جهان تبدیل میشود و امکان رفع محاصره را فراهم میکند.
بنابراین، طرف قبرسی تلاش کرد تا حمایت یک ائتلاف جهانی را به دست آورد و مانع از محدود شدن اداره این پروژه به طرف اسرائیلی شود. با این حال، قبرسیها که در سالهای اخیر از کابینه رژیم صهیونیستی حمایت زیادی کردند، از آنچه که یکی از مقامات امنیتی قبرس آن را «غرور اسرائیلیها و درخواستهای نامحدود آنها» خواند، ناامید شدند و همین مساله بر تلاشهای طرف قبرسی بر برقراری روابط جدید و اقدامات اعتمادسازی با قدرتها و کشورهای منطقه به منظور ممانعت از انعکاس حضور نظامی، امنیتی و تجاری فزاینده رژیم صهیونیستی در این جزیره سایه انداخت، بهویژه که دشمن به تمایز بین دو طرف جزیره توجهی ندارد و از طریق شبکهای از بازرگانان، بزرگترین عملیات اکتساب را در هر دو قسمت جزیره رهبری میکند، اگرچه از حمایت رسمی بیشتری در نیکوزیا برخوردار است، اما «آشوب سازمانیافته» در بخش ترکیهای جزیره نیز به او کمک شایانی میکند.
در حالی که مذاکرات بر سر ایده یک کریدور امن فعال و همیشه باز ادامه داشت، قبرسیها اولین شوک را دریافت کردند، وقتی که آمریکاییها به آنها اطلاع دادند که پروژه اساسی که قبرس با کشورها و سازمانها آن را تبلیغ کرده است، دیگر وجود ندارد و در عوض، یک طرح جایگزین به رهبری ایالات متحده وجود دارد که مستقیما توسط کاخ سفید نظارت میشود و جزو «کمپین تبلیغاتی» انتخابات است. طرف آمریکایی تاکید کرد: این عملیات صرفا بشردوستانه بوده و دارای محدودیت زمانی است که اواخر ماه اوت به پایان میرسد. این عملیات توسط ارتش ایالات متحده انجام خواهد شد که در دریا مقابل سواحل قبرس و فلسطین مستقر خواهد شد و الزامات حفاظتی مستقیمی را برای کشتیهای حامل کمکهای انسانی از جزیره به اسکله و سکوی شناور در دریا فراهم میکند. تامین هزینههای لجستیکی و امنیتی عملیات را هم بر عهده دارد. آمریکاییها تأکید کردند که در حال مذاکره با انگلیس در مورد امکان ماموریت دادن به یک شرکت خصوصی شامل اعضای سابق نیروهای ویژه و اطلاعات انگلیس هستند، زیرا کاخ سفید تصمیم گرفته است که هیچ سرباز آمریکایی در غزه حضور نداشته باشد.
انتهای پیام